حقیقت میزانحقیقت میزان از مباحث علم کلام و علم تفسیر است. میزان در لغت به معنای وسیله سنجش و در اصطلاح به وسیله سنجش اعمال و اخلاق انسان در قیامت است. میزان در آیات متعدد قرآن کریم و روایات بیان شده، در قرآن به معنای وسیله وزن کردن کالا، نظم عالم خلقت و قوانین عادلانه به کار رفته است. برخی مفسرین میزان اعمال در قیامت را به ترازو، برخی دیگر به عدل الهی و بعضی هم به معنای مقدار منزلت مومن و مقدار ذلّت و پستی کافر تفسیر کردهاند. به نظر برخی از مفسرین آن میزانی که در قیامت اعمال با آن سنجیده میشوند همان «حق» است، به این معنی که هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد و چون اعمال نیک مشتمل بر حق است از این رو دارای ثقل است و بر عکس عمل بد از آنجایی که مشتمل بر چیزی نیست و باطل است لذا دارای وزنی نخواهد بود. ۱ - معنای لغویکلمه میزان از ریشه وزن میباشد مقاییس اللغة وزن را به معنای تعدیل و استقامت گرفته است. [۱]
ابن فارس، احمد بن فارس، مقاییس اللغه، ج۶، ص۱۰۷، ذیل ماده وزن، مرکز نشر مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ه ق.
و مفردات راغب این کلمه را به معنای معرفت و شناخت اندازه یک شیء گرفته است. لسان العرب میگوید: به وسیلهای که با آن، چیزی اندازهگیری میشود نیز میزان گفته میشود و جمع آن «موازین» است ۲ - دیدگاه قرآنآیات و روایات زیادی دلالت دارد و اینکه در روز قیامت میزان و ترازویی است که به وسیله آن اعمال بندگان اندازهگیری میشود ولی سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که منظور از این میزان چیست؟ آیا میزان و ترازوی روز قیامت مشابه همین ترازوهایی است که در دنیا مشاهده کردهایم؟ و مراد از سنجش اعمال بندگان در روز قیامت به وسیله آن چیست؟ آیات وارد شده در مورد میزان را به دو قسم میتوان تقسیم کرد: ۱. آیاتی که متذکر اصل وجود داشتن میزان است مانند آیات۴۷ سوره انبیا و ۱۰۵ سوره کهف ۲. آیاتی که ناظر به نتیجه و ثمره این میزان است مانند آیات ۱۰۲- ۱۰۳ مومنون، ۶- ۹ قارعه و ۸-۹ سوره اعراف. ۳ - دیدگاه مفسران۱- میزان روز قیامت مثل ترازوهای همین دنیا است و اینکه خداوند در روز قیامت ترازویی که دارای یک زبانه و دو کفه است نصب میکند و اعمال بندگان را به وسیله آن وزن میکند. اشکال شده به این قول که اعمال از مقوله اعراض است و علاوه بر اینکه اعاده آن ممکن نیست و برای آنها وزن و سنگینی نیست و قائم به نفس نمیباشند پس چگونه وزن میشوند؟ گاهی از این اشکال جواب داده شده به اینکه صحیفه و نامه اعمال وزن میشود نه خود اعمال و گاهی به اینکه برای اعمال بندگان علائم و نشانههایی هست که در دو کفه میزان ظاهر میشود و... ۲- میزان عبارت است از عدل الهی و اینکه خداوند در روز قیامت به هیچکس ظلم نمیکند. ۳- اینکه مراد از وزن ظهور مقدار مومن در منزلت و بزرگی و مقدار کافر در ذلّت و پستی است. برای روشن شدن معنای میزان باید به این نکات توجه داشت: ۴ - موارد به کار رفته در قرآندر قرآن میزان در موارد مختلفی به کار رفته است: ۱- میزانی که به وسیله آن کالا را وزن میکنند: «وَ یا قَوْمِ اَوْفُواْ الْمِکْیالَ وَ الْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ؛ و ای قوم من پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید.» ۲- میزان به معنای انسجام و نظمی که در عالم خلقت وجود دارد؛ «وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِیزَانَ؛ و آسمان را برافراشت و میزان و قانون در آن گذاشت.» ۳- میزان به معنای قوانین عادلانهای که وضع شده در راه خدمت به انسان و مجامع انسانی: «لَقَدْ اَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَ انزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند» ۵ - مصادیق مختلف میزانبرای هر چیزی میزان و ترازویی مناسب با خود آن چیز هست: برخی از الفاظی که در قرآن وارد شده است ممکن است برای آنها حقایقی وجود داشته باشد که برای ما معلوم نباشد از جمله این الفاظ لفظ «میزان» است که احتمال دارد که واقعیتی داشته باشد غیر از میزانها و ترازوهای متعارف دنیوی که با آن آشنا هستیم توضیح آنکه میزان و ترازو در یک زمان طولانی تنها دارای یک مصداق بود و فقط منحصر به چیزی بود که دارای دو کفه و یک زبانه باشد ولی کمکم بر اثر پیشرفت بشر میزانهایی به وجود آمد که قبلاً انسان تصور آن را نمیکرد مانند میزانهایی برای سنجش درجه حرارت هوا و دمای بدن و یا وسایلی که استهلاک آب و برق و غیره را اندازهگیری میکند اینها نشان دهنده یک مطلب است و آن اینکه برای هر چیزی وسیله سنجشی است مناسب با خود آن چیز و میزان منحصر در آنچه که دارای یک زبانه و دو کفه باشد نیست بنابراین میتوانیم بگوئیم که میزان نصب شده در قیامت چیزی است که به وسیله آن اعمال صالح از بد و عقاید صحیح از باطل شناخته میشود اگر چه برای ما خصوصیات و ویژگیهای آن میزان دانسته نشود. ۶ - مراد از وزن حق در قرآنبعد از آنچه ذکر کردیم ببینم مقصود از وزن در آیه ذیل چیست خداوند میفرماید: «وَالْوَزْنُ یوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَاُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَاُوْلَـئِکَ الَّذِینَ خَسِرُواْ اَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِآیاتِنَا یظْلِمُونَ؛ و وزن کردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) در آن روز حق است کسانی که غیر القای عمل آنها سنگین است رستگارانند. و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است افرادی هستند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمی که به آیات ما میکردهاند از دست دادهاند.» در تفسیر آیه مفسرین اختلاف دارند که ما در اینجا ۳ احتمال را ذکر میکنیم: ۶.۱ - به معنای توزیناینکه وزن مصدر است به معنای توزین و سنجش و معنای آیه این است که سنجش و وزن کردن اعمال بندگان و محاسبه آن در روز قیامت امری حق و اجتناب ناپذیر است. ۶.۲ - وسیله وزناینکه وزن به معنای میزان باشد یعنی وسیلهای که با آن وزن میکنند و آن حق است یعنی اینکه حق چیزی است که اعمال بندگان با مقایسه با آن سنجیده میشوند همین معنی را علامه طباطبایی در المیزان آورده است ایشان میفرمایند: «بسیار به نظر قریب میرسد که مراد از آیه «و الوزنُ یومئذ الحقّ» این باشد که آن میزانی که در قیامت اعمال با آن سنجیده میشوند همانا حق است به این معنی که هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به هماناندازه اعتبار و ارزش دارد و چون اعمال نیک مشتمل بر حق است از این رو دارای ثقل است و بر عکس عمل بد از آنجایی که مشتمل بر چیزی نیست و باطل است لذا دارای وزنی نیست پس خدای سبحان در قیامت اعمال را با حق میسنجد و وزن هر عملی به مقدار حقی است که در آن است بنابراین وزن در آیه مورد بحث به معنای ثقل است نه به معنای مصدریش (سنجیدن) و اگر در آیه «وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَاُوْلَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا اَنفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ و آیه «فَاَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیةٍ وَ اَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَاُمُّهُ هَاوِیةٌ. آن را به صیغه جمع آورده برای این است که دلالت کند بر اینکه میزان اعمال یکی نیست بلکه برای هر کس میزانهای زیادی به اختلاف اعمال وی است حق در نمازش نماز واقعی و جامع همه اجزاء و شرائط است و حق در زکاتش زکات جامع شرائط است خلاصه حق در نماز غیر از حق در روزه و زکات و حج و امثال آن است»۶.۳ - ثقل عرفیاینکه حق به منزله ثقل در میزانهای متعارف باشد و برای آن حق در روز قیامت تجسم واقعی باشد و با مطابقت و یا عدم مطابقت اعمال با آن اعمال صالح از فاسد شناخته شود. بین قسم دوّم و سوّم فرق است در قسم دوم حق داخل در جوهر و حقیقت اعمال بود امّا احتمال سوم خود حق در روز قیامت یک موجود مجسمی است و اعمال بندگان بر این حق مجّسم عرضه میشود و به همان مقداری که مشابهت با آن حق دارد جزاء داده میشود. این احتمال سوم از برخی از روایات استفاده میشود امام صادق در تفسیر قول خدای تعالی «و َنَضَعُ الموازین القسط؛ میفرمایند ایشان انبیاء و اوصیاء میباشند از روایت استفاده میشود که گویا اعمال هر امتی بر انبیاء خودشان عرضه میشود پس با مطابقت و مخالفت با اعمال انبیاء دانسته میشود که آیا او شقی است یا رستگار، همین مطلب در زیارت حضرت امیرالمؤمنین وارد شده است آنجا که میفرماید: «السلام علی یعسوب الایمان و میزان الاعمال» حضرت علی (علیهالسّلام) حق مجّسم است هر کس در اعمال و رفتارش مشابهت با او داشته باشد «فَهوَ مَن ثَقُلت موازینُه» کسی است که ترازوهای اعمالش سنگین است، و کسی که مشابهت با او نداشته باشد «فهو ممن خفّت موازینُه» کسی است که ترازوهای اعمالش سبک است. ۷ - پانویس۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حقیقت میزان»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۸/۱۸ |